نمی دونین دیروز چه بلایی سرم اومد
دیروز با ماشین ...
ایینه بغل ۴تا پراید +بدنه شون داغون کردم
البته افسر منو نسبت به سه تاشون مقصر دونست
اما نسبت به یکی نه
دوتاشون که من مقصر بودم از خیر خسارت گذشتند
 (البته منم از خیر خسارتم نسبت به اون یکی گذشتم)
موند یکی
اول خواستم خسارتشو با بیمه بدم 
ولی در تماس با پدر گرامی
ایشون گفتن ۵۰ تومن دستی بدم موضوع حل بشه(اخه منه فلک زده دانشجو پولم کجا بوده)
بعدش کارشناس اومد یه نگاهی به ماشینا انداخت و یه نگاه به من (منم  خودمو زدم به مظلومیت  که دلش به حالم بسوزه ) گفت خدا رو شکر طوری نشده (فقط ایینشو شکسته بودم و بدنشو داغون کردم)اقا شما رضایت بدین هر کس ماشینشو با هزینه خودش تعمیر کنه
منم که از خدا خواسته تشکر کردمو رفتم
خدا رو شکر عمق فاجعه روی ماشینه خودم کم بود به قوله ما ترکا (جانه بی چیده )تلفظش میشه(jane baychide)
یه تل (زنگ زدم) زدم به بهترین دوستم که الهی من فداش بشم
اونم با پسر خالش اومدو با کمی پولیش و واکس خرابکاریمو ماس مالی کرد
که بازهم ازشون تشکر میکنم
به همین سادگی موضوع تصادفم حل شد بدونه اینکه پولی خرج کنم و سرزنش بشم ( چون اثر جرمی نمونده بود)
نتیجه اخلاقی : خیلی شانس اوردم

تو این زمونه ادم نباید به دوستش اعتماد کنه
دیروز یکی از دوستام می خواست زیراب مو پیش یکی از استادامون  بزنه
ولی چون رابطه منو بعضی از استاد ها خوبه موفق نشد
این دوست (البته اگه بشه اسمشو گذاشت دوست) از اینکه تو یکی از درسا
نمره نیاوردم حسابی خوشحال شده
و از اینکه چندتا از همکلاسی ها دنبال کارمو گرفتن  تا از استاد برام نمره بگیرن(پارتی بازی کنن) لجش گرفته
واقعا نمی دونم به این ادم چی میشه گفت
ازتون خواهش می کنم برام دعا کنین تا تو این درس نمره بگیرم
ای خدا کمکم کن

ayda  

دیروز.. روز نسبتا خوبی بود البته چند تا اتفاق ناجور افتاد
ولی بدک نبود
بعدا براتون تعریف می کنم که چی شده